قَصیده یا چَکامه یک قالب شعر (کلاسیک) فارسی است. قصیده که معمولاً
بسیار بلند (بیشتر از ۱۴ بیت) است بیشتر برای مدح، ذم، سوگواری، بزم
، وصف طبیعت و موعظه سروده میشود. در این نوع شعر مصراع اول با
مصراعهای زوج هم قافیه است. تفاوت قصیده با غزل در تعداد ابیات و
موضوع شعر است. کمی یا زیادی بیت های قصاید بستگی دارد به
اهمیت موضوع، قدرت و قوت طبع شاعر و نوع قافیه و اوزان شعری.
از همین روست که در دیوانهای شاعران قصیده سرا به قصیدههای
کمتر از بیست بیت یا متجاوز از ۱۷۰ یا ۲۰۰ بیت بر میخوریم. قصیده
میتواند بر وزنهای گوناگونی باشداگرچه پیشینه قصیده به شعر
عربی در دوران جاهلیت میرسد، لیکن در شعر فارسی از قرن
سوم هجری رواج یافت و دوران اوج شکوه آن تا قرن ششم هجری
بوده استقصیده دارای اصطلاحاتی خاص خود است. بیت اول آن مطلع نامیده
میشود. به چند بیت ابتدایی قصیده تشبیب، نسیب و یا تغزل گفته میشود
که همان نقش مقدمه را ایفا میکند. تخلص به حلقه واسطه
میان تغزل و مدح یا تنه اصلی شعر گفته میشود. ابیات پایانی
قصیده نیز معمولا به ثنا و دعا اختصاص دارند. به لحاظ طولانی بودن
قصیده و یکسان بودن قوافی، گاه شاعر مجبور به تجدید مطلع میشود.
یعنی مصرع اول بیتی در اواسط قصیده با مصرع های زوج هم قافیه
میگردد. پس از آن شاعر اجازه دارد که قوافی تکراری با بخش
قبلی را در شعر خود استفاده نماید. خاقانی شروانی و سعدی شیرازی
در قصاید خود از روش تجدید مطلع سود برده اند.
-----------------------------------------------------------------------------
رباعی (به معنی چهارتایی یا چهارگانی) یکی از قالبهای شعر فارسی
است که در فارسی به آن ترانه نیز میگویند. این قالب، یک قالب
شعر ایرانی است، که در زبانهای دیگری (از جمله عربی و ترکی و اردو)
نیز مورد استفاده قرار گرفته است. وزن آن هم وزن ِعبارت لا حَولَ و
لا قُوَّةَ اِلاّ بِالله است. اما عروض دانان ایرانی و خارجی، برای رباعی
دو یا یک وزن اصلی قائلاند. عروضدانان قدیم، وزن رباعی را در دو
شجره اخرب و اخرم قرار دادهاند که از آن 24 وزن منشعب میشود.
دکتر شمیسا، برای رباعی یک وزن برشمرده و معتقد است از
آن یازده وزن فرعی به دست میآید
در مورد منشأ رباعی، در کتابهای تاریخی دو روایت متفاوت درج شده
است. روایت اول، رودکی را واضع این نوع شعر (به صورت امروزی)
میداند و گوید که وزن آن را از ترانهای که کودکان به هنگام بازی
میخواندند اقتباس کرده است طبق روایت دوم، یعقوب لیث
قهرمان اصلی ماجراست و شعرای دربار او این وزن را اختراع
کردهاند رباعی متشکل از دو بیت (چهار مصراع) است.
رعایت قافیه در مصراعهای نخست، دوم و چهارم الزامی و در مصراع
سوم اختیاری است. شعرای اولیه، به گفتن رباعیات چهار قافیهای
گرایش داشتند، اما به تدریج و از اوایل قرن ششم هجری، شکل
سه مصراعی قافیه در رباعی رایج شد.
معروفترین رباعیسرا در تاریخ ادب فارسی حکیم عمر خیام نیشابوری
است. رباعیات عطار، مولوی، اوحدالدین کرمانی و باباافضل کاشی
نیز شهرت دارند. در دوران معاصر، نیما یوشیج به سرودن رباعی
اشتیاق تمام از خود نشان داد و بیش از 1800 رباعی از او بجای
مانده است. بعد از نیما، سایر شاعران نوپرداز همچون سیاوش کسرایی
و منصور اوجی به این قالب توجه ویژه داشتند. در دوران انقلاب، رباعی
احیاء مجدد یافت و امثال سید حسن حسینی و قیصر امینپور
در احیاء آن نقش داشتند.
-----------------------------------------------------------------------------
مخمس یا تخمیس به مسمط پنجمصراعی میگویند که چهار مصراع
اول آن همقافیه (مصرع) هستند. معمولاً دو مصراع آخر مخمس
تخمیس زیر را شاه اسماعیل یکم با تضمین از غزل حافظ سروده است.
سه مصراع اول هر بند از شاه اسماعیل (با تخلص خطایی) است و
دو مصراع آخر هر بند، یک بیت از غزل حافظ است.
تو آن گلی که خراب تو گلعذارانند |
اسیر بند کمند تو شهسوارانند |
به بند دانه و دامت چو من هزارانند |
غلام نرگس مست تو تاجدارانند | خراب بادهٔ لعل تو هوشیارانند |
تو با کرشمه و ناز و گدا به عجز و نیاز |
کنون که صاحب حسنی به حسن خویش بناز |
تو را رقیب و مرا شد سرشک محرم راز |
تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز | وگرنه عاشق و معشوق رازدارانند |
رسید موسم گل، عیش و کامرانی کن |
گذشت عمر، گرانی مکن روانی کن |
خلاف زاهد مکار تا توانی کن |
در آب میکده و چهره ارغوانی کن | مرو به صومعه آنجا سیاهکارانند |
سپاه خال و خطتت میکنند غارت دین |
نشسته ابرو و چشمت ز گوشهها به کمین |
کشیده صف ز خطا تا به روم لشکر چین |
گذر بکن چو صبا بر بنفشهزار و ببین | که از تطاول زلفت چه سوگوارانند |
چو آفتاب رُخت نیست ماه در خاور |
نهاده پیش قدت سرو سرکشی از سر |
ندیده دیده چو روی تو ای پریپیکر |
به زیر زلف دو تا چون نگه کنی بنگر | که از یمین و یسارت چه بیقرارانند |
ببین که مردم چشمت چو آهوی صیاد |
ز خال دانه ز زنجیر زلف دام نهاد |
ز خال و دانه خطایی چنین به دام افتاد |
خلاص حافظ از آن زلف تابدار مباد | که بستگان کمند تو رستگارانند |
-----------------------------------------------------------------------------
مسدس یک نوع شعر مسمط است که از شش بیت
ساخته شده باشد. تمام مسمطهای منوچهری مسدس است
-----------------------------------------------------------------------------
مسمط به نوعی از قصائد یا اشعاری اطلاق میشود که وزن
یکسان داشته، و از تلفیق و ترکیب بخشهایی کوچک موسوم
به رشتهها یا لختها فراهم آمده باشند. قافیهٔ رشتهها متفاوت
است و در هر رشته تمام مصراعها جز مصراع آخر همقافیه است.
در مسمط، مصراع آخر هر رشته را بند میگویند. بندها همقافیه و
حلقهٔ اتصال همهٔ رشتهها به یکدیگر است.
بنیانگذار این قالب منوچهری دامغانی شاعر قرن پنجم است،
که همهٔ مسمطات وی مسدساند.به مسمطهایی که بند و رشتهٔ
مسمط آنها مجموعهٔ سه مصراع باشد، مسمط مثلث اطلاق میشود.
همینطور، به چهار مصراعی مربع، به پنج مصراعی مخمس،
و به ششتایی مسدس میگویند
مکن کاری که بر پا سنگت آیه | جهان با این فراخی تنگت آیه | |
چو فردا نامه خوانان نامه خوانند | تو نامه خود بینی ننگت آیه |
صفحه قبل 1 صفحه بعد